دکتر علیرضا احمدی- به گزارش پیداگرنیوز، تمرکز قدرت در دست حکومت یکی از اساسی ترین خصوصیات سیاسی و اجتماعی جامعه در طول تاریخ ایران بوده است. ایران هرگز نهاد مستقل از حکومتی نتوانسته در دل مردم نهادینه کند و سیطره قدرت بی چون و چرای حکومت بر هر امر ریز و درشت جامعه سایه افکن […]

دکتر علیرضا احمدی- به گزارش پیداگرنیوز، تمرکز قدرت در دست حکومت یکی از اساسی ترین خصوصیات سیاسی و اجتماعی جامعه در طول تاریخ ایران بوده است.

ایران هرگز نهاد مستقل از حکومتی نتوانسته در دل مردم نهادینه کند و سیطره قدرت بی چون و چرای حکومت بر هر امر ریز و درشت جامعه سایه افکن بوده و همچنان برقرار ست .

نمی دانم آن را ناشی از شرایط طبیعی و اقلیمی بدانم یا ساختار ایلی و طایفگی قدرت در ایران، نمی دانم ایران ما چه روزی از این اضمحلال خارج و به سوی پیشرفت و اتحاد سوق می یابد .

نمی دانم حکومت را عاملی در جهت حفظ و پاسداری از مافیای یک طبقه خاص بدانم ودر حفظ ، نگهداری و توسعه منافع یک طبقه خاص او را دخیل بدانیم یا خیر

نمی دانم جامعه ساختارپژوه ایران را جامعه امردهی و امربری یا برده داری ( چوپان و گوسفند) بدانم یا خیر

جامعه ای که نوجوان ش به جای کسب تجربه و آموزش و توسعه فکری در فضای مجازی بین دو شخصیت متبلور و مهندسی می شود که سلبریتی سانتی مانتی مثل تتلو را الگو می گیرد یا براندازان نظام چون روح الله زم ، فاتحه ش را باید خواند .

جامعه ای که در آن آزار حیوانات رواج دارد ، افراد به خاطر مذهبشان از نامزدی در انتخابات محروم هستند ، نخبگان به خاطر قومیت شان به مدیریت در رده های بالا نظام تدبیر راه ندارند ، اگر کسی مقامات ارشد نظام را نقد کند دستگیر می شوند در چنین نظام تبعیض آمیزی جامعه چون بیمار سرطانی صرفا از دموکراسی تمسخری بر جای می گذارد و از علم جهالتش را.

رک و پوست کنده برایتان بگویم که دو هفته از شورش ارتش ، اقدام ناسنجیده و خلاف قانون ش علیه کارآفرین شهرمان جناب رسول رضوانی گذشت ، مگرچه شده؟ چه اتفاق نابهنگامی چنان غم بر دل می نشاند که صحبت از دل کنم و رنج نامه ای از سر دل سوزی بنویسم که شوق اسرار در دل کوک کنم و از مداقّه علمی سر بتابانم !

در این شهر که پایتخت فرهنگ و تمدن ش خوانند ارتش آن مجموعه اقتصادی قانونی و مستند به قضا و حکمتش را با اقدام سرکوبگرانه و خشن به طرفه العین منهدم و چندین نفر را با ضرب شست راهی بیمارستان می کند و از همه ممتازتر اینکه هیچ شخص شخیصی که گرامی بداریمش مسئول و جوابگوی این فاجعه نیست ، جوابگوی این کارآفرین مدال آور نخبه بین المللی نیستید حداقل جناب دادستان ،آقایون معاون ، استاندار ، نماینده مجلس که رئیس بانک یا کارمندی را نمی توانید جابه جا کنید و خود را اصولگرا می خوانید حداقل پاسخی ، افهمی  ، ان قلتی ، ادرکنی ، اضربی نه شایدم تقدیری از ارتش تان می کردید که چنان گل آفرید که گل از گونه های ما شکفته کرد و ان شاءالله الگوی تمام ارتش کشورتان در این بزن در رو ها بشوند .

نه اینکه قوه قضا در خواب عمیقی به سر برده باشد،  خیر ، ما نسبت به مسئولین فهمیم مان حساس و مسئول هستیم شاید در شب عید باقی مانده درحال بیع و شراع و بساز و بفروش خود باشند که ما را یارای کمک و مساعدت نیست !

حال برای کارآفرین نخبه شهرم دو راه کار وجود دارد

اول اینکه با توجه به مستندات قانونی و سازمان قضایی نیروی مسلح علیه ارتش شکایت کند که به دلیل مستندات مُحکم و محکمه پسند این کارآفرین ،  ارتش یارای مقابله نیست و دوباره آتش ش جهد می گیرد و راه حل دوم این که از مملکتی که روزی برایش قلبش می تپد ، به رهبرش افتخار می کند و برای ۱۰ هزار نفر از مردمش کارآفرینی کرده عطایش را به لقایش بسپارد و از کشور ایران فرار کند ، که به نظر جز این راه کار راه چاره ای نیست .

البته چند روزی می گذرد و معاون دادستان در اقدامی حکیمانه! به جای حل موضوع و شور و مشورت با طرفین به دستگیری پخش عوامل فضای مجازی می کند .

خدا قوت ….

رهبر انقلاب می فرمایند :

“جوان های امروز هم مثل جوانهای دوران دفاع مقدس صاحبان انقلابند .

جوان یک کشور اگر بخواهد مثل موتور پیش برنده ، آن ملت را پیش ببرد ، احتیاج دارد به اینکه سرحال ، بانشاط ، تندرست ، قوی و دلبسته ی به کار و پیشرفت باشد.

برای اینکه این روحیه را در جوان ایرانی از بین ببرند تلاش می کنند با توطئه های گوناگون ، ترویج فساد ، ترویج فحشاء ، با ترویج مواد مخدر ، با باندهای هدایت شده جوان ایرانی را منصرف کند ”

حاصل این قومیت گرایی و قبیله اندیشی قوه قضا جز فرار مغز ها نیست و رسول رضوانی یکی از نمونه کارآفرینان نخبه ای ست که روزی می گذارد و می گذرد و دادستان شهرش در خواب ….